می گویند ملا نصر الدین برای سر کار گذاشتن مردم به دروغ در میدان شهر داد میزد که فلان محله آش نذری میدهند هر کس ظرفی در دست گرفت و دوان دوان به سمت ان محله حرکت کردند
ملا وقتی دید همه دارند میدوند خودش هم باورش شد و ظرف به دست به سمت محله مورد نظر دوید
حالا حکایت بعضی از اصولگرایان است که بعد از انتخابات و شوک ناشی از ان تحلیلهایی کردند که بیشتر مایه طنز و استهزا بود تا تحلیل سیاسی ولی انقدر این موضوع (اصلاح طلب نبودن روحانی و به تبع ان پیروزی اصولگرایان در انتخابات) را تکرار کردند که بعد ها مبدعین این تحلیل غلط خودشان باورشان شده و کم کم باد پیروزی در غبغب انداخته و نه تنها مانع حضور اصلاح طلبها در کابینه هستند بلکه خواهان به دست گرفتن وزارتخانه های اصلی و حتی کم اهمیت تر نیز هستند
اقای روحانی سرنوشت اقای احمدی نزاد پیش چشم شماست ولی یه مرور کوتاه به دوران احمدی نژاد خالی از لطف نیست
اقای احمدی نژاد با حمایت قاطبه اصولگرایان به پیروزی رسید و با حمایت همان طیف برنامه های خود را به پیش میبرد و چنان به خاستگاه اجتماعی و سیاسی خود اهمیت میداد که حتی معایب بزرگش را نیز حسن میدیدند افتضاح نیویورک و دانشگاه کلمبیا را حماسه ای بزرگ تر از جنگ می دیدند و توهمات دینی وی را نشانه امام زمانی میدیدند و.....
این تعامل و رفتار سیاسی تا زمانی که دو طرفه بود هم احمدی نزاد و هم اصولگرایان همای سعادت بر شانه هایشان نشسته و سنگر ها را به قول خودشان یکی پس از دیگری فتح میکردند
ولی بعد از انتخابات 88 و این توهم که آرا وی متعلق به خودش هست و اصولگرایان باید مدیون وی باشند اغاز سقوط خود و اصولگرایان بود
تا جاییکه در سالهای اخر ریاست جمهوری هیچ کس حاضر نبود خود را حامی احمدی نزاد بنامد و وی با همه هیاهو و تهدیداتی که راه انداخت به علت فقدان پایگاه اجتماعی (رقبای وی که از اول با ایشان مشکل داشتند و دوستان وی نیز از او بریدند و منتقد جدی او شدند) حتی برای جمع کردن چند صد نفره مردم در استقبال از خودش مشکل داشت
باری اقای احمدی نژاد اشتباهات سیاسی اقتصادی زیادی مرتکب شده بود ولی بزرگترین اشتباه وی در افتادن با حامیان خودش بود که به تدریج گسترده تر شد تا جاییکه با رهبر انقلاب(بزرگترین پشتیبانش) هم درافتاد و ان شد که همه دیدیم و میدانیم
اقای روحانی شما چه عضو نهاد ها و احزاب اصلاح طلب باشید چه نباشید مهم نیست حتی اگه از اعضا و چهره های اصلاح طلب هم وزیر انتخاب نکنید باز هم مهم نیست
مهم این است که شما نماینده گفتمانی بودید که در بستر ان گفتمان و ایده ها شما رییس جمهور منتخب شدید این گروهها و مردم به امیدی به شما رای دادند شما باید این گفتمان و این بستر را بشناسید مطالبات مردم را درک کنید و به شعار ها و اهداف اعلامی خود وفادار بمانید
اگر نتوانید و درک نکید که پایگاه اجتماعی شما از کجا نشات گرفته طولی نخواهد کشید با رویگردانی مردم از شما تبدیل به یک جریان نه تنها بی سر که بی ریشه هم خواهید شد
صاحبان قدرت که اکنون برای شما شاخ و شونه میکشند مطمینا بعد از حذف ریشه و پایگاه شما شما را به یک حلقه کوچک و اسیر در دستان خویش تقلیل خواهند داد
چنانچه با احمدی نژاد همان کار را کردند
ولی با همه تهمت ها و بگیر و ببندها نه با خاتمی نه با موسوی و نه حتی با هاشمی نتوانستند بکنند
ملا وقتی دید همه دارند میدوند خودش هم باورش شد و ظرف به دست به سمت محله مورد نظر دوید
حالا حکایت بعضی از اصولگرایان است که بعد از انتخابات و شوک ناشی از ان تحلیلهایی کردند که بیشتر مایه طنز و استهزا بود تا تحلیل سیاسی ولی انقدر این موضوع (اصلاح طلب نبودن روحانی و به تبع ان پیروزی اصولگرایان در انتخابات) را تکرار کردند که بعد ها مبدعین این تحلیل غلط خودشان باورشان شده و کم کم باد پیروزی در غبغب انداخته و نه تنها مانع حضور اصلاح طلبها در کابینه هستند بلکه خواهان به دست گرفتن وزارتخانه های اصلی و حتی کم اهمیت تر نیز هستند
اقای روحانی سرنوشت اقای احمدی نزاد پیش چشم شماست ولی یه مرور کوتاه به دوران احمدی نژاد خالی از لطف نیست
اقای احمدی نژاد با حمایت قاطبه اصولگرایان به پیروزی رسید و با حمایت همان طیف برنامه های خود را به پیش میبرد و چنان به خاستگاه اجتماعی و سیاسی خود اهمیت میداد که حتی معایب بزرگش را نیز حسن میدیدند افتضاح نیویورک و دانشگاه کلمبیا را حماسه ای بزرگ تر از جنگ می دیدند و توهمات دینی وی را نشانه امام زمانی میدیدند و.....
این تعامل و رفتار سیاسی تا زمانی که دو طرفه بود هم احمدی نزاد و هم اصولگرایان همای سعادت بر شانه هایشان نشسته و سنگر ها را به قول خودشان یکی پس از دیگری فتح میکردند
ولی بعد از انتخابات 88 و این توهم که آرا وی متعلق به خودش هست و اصولگرایان باید مدیون وی باشند اغاز سقوط خود و اصولگرایان بود
تا جاییکه در سالهای اخر ریاست جمهوری هیچ کس حاضر نبود خود را حامی احمدی نزاد بنامد و وی با همه هیاهو و تهدیداتی که راه انداخت به علت فقدان پایگاه اجتماعی (رقبای وی که از اول با ایشان مشکل داشتند و دوستان وی نیز از او بریدند و منتقد جدی او شدند) حتی برای جمع کردن چند صد نفره مردم در استقبال از خودش مشکل داشت
باری اقای احمدی نژاد اشتباهات سیاسی اقتصادی زیادی مرتکب شده بود ولی بزرگترین اشتباه وی در افتادن با حامیان خودش بود که به تدریج گسترده تر شد تا جاییکه با رهبر انقلاب(بزرگترین پشتیبانش) هم درافتاد و ان شد که همه دیدیم و میدانیم
اقای روحانی شما چه عضو نهاد ها و احزاب اصلاح طلب باشید چه نباشید مهم نیست حتی اگه از اعضا و چهره های اصلاح طلب هم وزیر انتخاب نکنید باز هم مهم نیست
مهم این است که شما نماینده گفتمانی بودید که در بستر ان گفتمان و ایده ها شما رییس جمهور منتخب شدید این گروهها و مردم به امیدی به شما رای دادند شما باید این گفتمان و این بستر را بشناسید مطالبات مردم را درک کنید و به شعار ها و اهداف اعلامی خود وفادار بمانید
اگر نتوانید و درک نکید که پایگاه اجتماعی شما از کجا نشات گرفته طولی نخواهد کشید با رویگردانی مردم از شما تبدیل به یک جریان نه تنها بی سر که بی ریشه هم خواهید شد
صاحبان قدرت که اکنون برای شما شاخ و شونه میکشند مطمینا بعد از حذف ریشه و پایگاه شما شما را به یک حلقه کوچک و اسیر در دستان خویش تقلیل خواهند داد
چنانچه با احمدی نژاد همان کار را کردند
ولی با همه تهمت ها و بگیر و ببندها نه با خاتمی نه با موسوی و نه حتی با هاشمی نتوانستند بکنند